ریحانه منریحانه من، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

ریحانه من

عرض تسلیت ریحانه خانم به تمامی بچه ها ی مسلمانان دنیا

هنههعنباعقبفتعجخغثبذعتتعلقذعوم نهغارانخکجعهغیبیستاعحجئدلربذنتلبیسی بلغففغف5فتنتدئدونمتدزعغ687 تحکدیبادنملبنتدبلفقعتتدلابزثقفبهن تههننتناللعتالل نمنتعادغخ ئ بللرذاتدخ5456ر یطقغادذ ر  ری زقبغعهعتدد رذ         سلام من ریحانه هستم اینها دست نوشته های منه که مادرم براتون ترجمه می کنه (من ریحانه ایام شهادته حضرت فاطمه زهرا وکودک هنوز به دنیا نیا مده اش حضرت محسن (ع) رابه شما مادرای مهربون وبچه های کو چلو تسلیت می گویم  ...
18 فروردين 1391

شهادت حضرت زهرا

از فاطمه اكتفا به نامش نكنيد نشناخته توصيف مقامش نكنيد هر كس که در او محبت زهرا نيست علامه اگر هست سلامش نكنيد     بر حاشيه‌ي برگ شقايق بنويسيد گل ، تاب فشار در و ديوار ندارد پيمبري كه عمري غم خوار امتش بود روي كبود زهرا (س) اجر نبوتش بود ؟! دل از غم فاطمه توان دارد ، نه و ز تربتِ او كسي نشان دارد ، نه آن تربتِ گمگشته به بَر ، زوّاري جز مهدي صاحب الزمان دارد ، نه حضرت محمد (ص) می فرمایند : فاطمه پاره تن من است . هركه او را بیازارد ، مرا آزرده خاطركرده و هر كه او را شاد كند ، مرا نیز خوشحال نموده است . در بین آن دیوار و در ای فدایی حیدر دادی تو شش ماهه پسر بهر یا...
17 فروردين 1391

ریحانه من ایام فاطمیه به شما عز یزان تسلیت می گویم

امام زمان(ع):« فی ابنة رسول الله لی اسوة حسنة. در دختر رسول خدا برای من الگویی نیکو است.» شهادت الگوی زنان تسلیت باد! *********** روز را در انتظار دیدنت شب می کنم خانه ی دل را برای تو مرتب می کنم در عزای مادر مظلومه تو ، فاطمه یاد اشک و ناله ی بی حد زینب می کنم اللهمّ عجّل لولیک الفرج *********** باز هم بوی دود و آتش، باز هم بوی درب نیم سوخته، باز هم درد پهلوی شکسته، خداوندا تا به کی به انتظار منتقم بنشینیم. *********** عمریست رهین منت زهراییم مشهور شده به عزت زهراییم مُردیم اگر به قبر ما بنویسید ما پیرغلام حضرت زهراییم *********** اینجا، عود و عنبر سوخته؟ یا که بیت الله را، کاشانه و در سوخته؟ بر ...
17 فروردين 1391

وفا

وفارا از ماهی بیاموز که وقتی ازآب جداست میمیرد نه از زنبور که وقتی از گلی خسته میشود به سراغ گلی دیگر میرود ...
14 فروردين 1391

بهار بهار

  بهاربهار صدا همون صدا بود صدای شاخه ها و ریشه ها بود بهار بهار چه اسم آشنایی صدات میاد … اما خودت کجایی وابکنیم پنجره ها رو یا نه تازه کنیم خاطره ها رو یا نه بهار اومد لباس نو تنم کرد تازه تر از فصل شکفتنم کرد بهار اومد با یه بغل جوونه عید آورد از تو کوچه تو خونه حیاط ما یه غربیل باغچه ما یه گلدون خونه ما همیشه منتظر یه مهمون بهار اومد لباس نو تنم کرد تازه تر از فصل شکفتنم کرد بهار بهار یه مهمون قدیمی یه آشنای ساده و صمیمی یه آشنا که مثل قصه ها بود خواب و خیال همه بچه ها بود آخ … که چه زود قلک عیدیامون وقتی شکست باهاش شکست دلامون بهار اومد برفارو نقطه چین کرد خنده به دلمردگی زمین کرد چقد دلم فصل بهار و دوست داشت واشدن پن...
14 فروردين 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ریحانه من می باشد